دورنمای انتظار
1.خوشبینی به آینده بشریت.
2. پیروزی نهایی صلاح و تقوا و صلح و عدالت و آزادی و صداقت بر زور و استکبار و ظلم و اختناق ودجل (دجالگری وفریب).
3. حکومت جهانی واحد.
4. آبادانی تمام زمین در حدی که نقطه خراب و آباد ناشده باقی نماند.
5. بلوغ بشریت به خردمندی کامل و پیروی از فکر و ایدئولوژی و آزادی از اسارت شرایط طبیعی و اجتماعی و غرایز حیوانی.
6. حداکثر بهرهگیری از مواهب زمین.
7. برقراری مساوات کامل میان انسانها در امر ثروت.
8. منتفی شدن کامل مفاسد اخلاقی از قبیل زنا، ربا، شرب خمر، خیانت، دزدی، آدمکشی و خالی شدن روانها از عقدهها و کینهها.
9. منتفی شدن جنگ و برقراری صلح و صفا و محبت و تعاون.
10. سازگاری انسان و طبیعت.
دو نوع انتظار
انتظار فرج دو گونه است: انتظاری که سازنده، تحرک بخش، تعهدآور، عبادت، بلکه با فضیلت ترین عبادت است و انتظاری که ویرانگر، بازدارنده، فلج کننده، و نوعی« اباحیگری» محسوب میشود. این دو نوع انتظار معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم و تاریخی مهدی موعود(عج) است که به نوبة خود از دو نوع بینش درباره تحولات تاریخی ناشی میشود. اکنون به تشریح این دو نوع انتظار می پردازیم و از انتظار ویرانگر آغاز می کنیم.
انتظار ویرانگر
برداشت قشری مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف این است که صرفا ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعیضها و اختناقها و حقکشیها و تباهیها ناشی میشود. نوعی سامان یافتن که معلول پریشان شدن است.آن گاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل، یکه تاز میدان گردد، جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند، فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و برای نجات حقیقت نه اهل حقیقت - زیرا حقیقت طرفداری ندارد- دست غیب از آستین بیرون میآید. بنابراین هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست، دست غیب ظاهر نمیشود. برعکس، هر گناه و هر فساد و هر ظلم و هر تبعیض و هر حق کشی و هر پلیدی به حکم این که مقدمة صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع میکند، جایز است. زیرا« الغایات تبرّر المبادی؛ هدفها، وسیلههای نامشروع را مشروع می کند.» پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است.
این جا است که گناه، هم فال است و هم تماشا، هم لذّت و کامجویی است و هم کمک به انقلاب مقدس نهایی. این جا است که این شعر مصداق واقعی خود را می یابد:
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
طاعت از دست نیاید، گنهی باید کرد
این گروه طبعا به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف وناهیان از منکر با نوعی بغض و عداوت مینگرند، زیرا آنان را از تأخیراندازان ظهور و قیام مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف میشمارند. برعکس، اگر خود هم اهل گناه نباشند، در عمق ضمیر واندیشه با نوعی رضایت به گناهکاران و عاملان فساد مینگرند زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم می نمایند. این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود و این نوع انتظار فرج که منجر به نوعی تعطیل در حدود و مقررات اسلامی میشود و نوعی اباحیگری باید شمرده شود، به هیچوجه باموازین اسلامی و قرآنی وفق نمی دهد.
انتظار سازنده
آن عده از آیات قرآن کریم که ریشه این اندیشه است ودر روایات اسلامی به آنها استناد شده است، در جهت عکس برداشت بالا است.....