حدیث ثقلین
حضرت فاطمه علیهاسلام فرمود:« هنگامی که پدرم رسول خدا در حال احتضار بود و اتاق پر بود از صحابه، شنیدم که فرمود:« ای مردم، بهزودی از میانتان خواهم رفت و من سخنی میگویم تا عذری نداشته باشید: بدانید که من دو چیز گرانقدر در میان شما به جا میگذارم: قرآن و اهل بیت ام.»
سپس دست علی را گرفت و فرمود:« این علی با قرآن است و قرآن هم با علی. این دو هرگز از هم جدا نمیشوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند. ( یعنی تا قیامت با هم هستند.) پس ای مردم من از شما درباره این دو قرآن و اهل بیت پرسش و بازخواست خواهم کرد.»
(فاطمة الزهراء رحمانی/ 299/58)
حدیث کساء
جابربن عبدالله انصاری از فاطمه علیهاسلام روایت میکند که فرمود:
یک روز پدرم رسول خدا نزد من آمد. سپس فرزندانم حسن و حسین و بعد امیرالمؤمنین علی وارد شدند. همه در زیر یک عبا جمع شدیم.
پدرم دو طرف عبا را گرفت و با دست راست به آسمان اشاره کرد و عرضه داشت:« پروردگارا! اینها اهل بیت و نزدیکان من هستند؛ گوشت آنها گوشت من و خون آنها خون من است. هر که آنها را بیازارد، مرا آزرده است. با آن کس که با اینها جنگ کند، در جنگم و با آن کس که با اینها مدارا کند، مدارا میکنم. دشمنانشان را دشمن دارم و دوستانشان را دوست دارم. اینها از منند و من از اینهایم. پروردگارا! صلوات و برکات و رحمت و آمرزش و رضایت خود را بر من و بر اینها فرو فرست و آنها را از هر گونه رجس و پلیدی پاک و مطهر گردان.»
خداوند عزوجل خطاب فرمود که ای ملائکه! آسمان و زمین و ماه و خورشید و ستارگان را خلق نکردم مگر برای محبت این پنج نور پاک که در زیر این عبا قرار گرفتهاند.»
آنگاه جبرئیل این آیه را بر پیامبر نازل کرد:« انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا»؛ (احزاب، آیه 33) ( پروردگار اراده میکند آلودگی و پلیدی را از اهل بیت پاک کند و آنان را مطهر گرداند.)
(فاطمة الزهراء رحمانی/292/56)
حدیث لوح جابر
در حدیث مفصلی آمده است که جابربن عبدالله انصاری میگوید من در زمان حیات رسول خدا وقتی که فاطمه علیهاسلام فرزندش حسین علیه السلام را زاییده بود، برای گفتن تبریک خدمتش رسیدم. دیدم در دست فاطمه (علیهاسلام) لوح سبزی است. پرسیدم این لوح چیست؟ فاطمه (علیهاسلام) فرمود: این لوحی است که خداوند به رسولش هدیه داده و آن حضرت هم آن را به من داده . در آن لوح نوشته بود:
بسم الله الرحمن الرحیم.
این کتابی است از جانب خدای عزیز و حکیم برای محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) من تو را بر همة پیامبران برتری دادم و وصی و خلیفهات علی علیه السلام را از همه اوصیا برتر کردم و تو را به فرزندت حسن و حسین گرامی داشتم. من مردم را نسبت به فرزندان حسین ائمه اطهار پاداش میدهم یا عقاب مینمایم؛ آنها که اولشان علی سیدالعابدین است، بعد محمد که شکافنده علم من است، بعد جعفر است که ردکننده او مانند ردکننده من است و سپس موسی است که در زمانش تاریکی شدیدی است، و او عبد و حبیب من است.
و بعد از او ولی و ناصر من علی است، وای بر منکرین او؛ سپس فرزند او محمد وارث علم من است و سپس فرزندش علی ولی و ناصر و امین من است و پس از او فرزندش حسن است و بالاخره من آنها را به فرزند او « حجه بن الحسن المهدی » که برای عالمیان رحمت است، کامل میکنم.
او دارای کمال موسی و بهاء عیسی و صبر ایوب است. اینان اولیاء منند؛ بر آنها صلوات پروردگارشان باد که آنها هدایت یافتگانند.
(فاطمة الزهراء رحمانی/ 290/ 54)